کد مطلب:329719 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:159

سخن با ذوالجناح
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

در كتاب مصائب المعصومین آمده : هنگامی كه ذوالجناح به سوی خیمه ها آمد و بانوان حرم ناله كنان و سیلی به صورت زنان از خیمه بیرون آمدند، هر كدام با اسب سخنی می گفتند:

یكی گفت : ای اسب چرا حسین (ع ) را بردی و نیاوردی ؟

دیگری گفت : چرا امام را در میان دشمن گذاشتی ؟

زینب (س ) فرمود: آه ، صورت خون آلود تو را می بینم .

سكینه گفت : پدرم هنگام رفتن تشنه بود، ((یا جواد هل سقی ابی ام قتل عطشانا))؛ ای اسب ، آیا پدرم را آب دادند یا با لب تشنه شهید كردند؟(116)

116-2- مصائب المعصومين مطابق نقل الوقايع و الحوادث ، ج 3 ص 237.